اثرات زیست محیطی خشکسالی بر زاینده رود

به گزارش مجله اندیشه، در اواخر دهه ی 1370 جریان زیبا و حیات بخش زاینده رود که مایه ی حیات را از ستیغ کوه های بختیاری به تالاب گاوخونی در شرقی ترین نقطه ی اصفهان می برد به ناگاه و پس از هزاران سال در نیمه ی راه از حرکت بازماند و همه را به تعجب و حیرت واداشت. خبر ناگوار خشک شدن زاینده رود به زودی در همه جا منتشر شد و تأسف همگان

اثرات زیست محیطی خشکسالی بر زاینده رود

اثرات زیست محیطی خشکسالی بر زاینده رود

نویسنده:محمود سلطانی (1)

با اشاره هایی به شرایط این پدیده در حوضه ی زاینده رود

مقدمه

در اواخر دهه ی 1370 جریان زیبا و حیات بخش زاینده رود که مایه ی حیات را از ستیغ کوه های بختیاری به تالاب گاوخونی در شرقی ترین نقطه ی اصفهان می برد به ناگاه و پس از هزاران سال در نیمه ی راه از حرکت بازماند و همه را به تعجب و حیرت واداشت. خبر ناگوار خشک شدن زاینده رود به زودی در همه جا منتشر گشت و تأسف همگان را برانگیخت. با بروز این فاجعه، مدت ها مشغول مصاحبه ها و نقطه نظرهایی شدیم که در رسانه های همگانی مطرح می گشت تا این که به برکت ارزش های آسمانی بار دیگر پایین دست این رودخانه جانی دوباره گرفت؛ هر چند سهمی از این برکت به پایاب رودخانه یعنی تالاب گاوخونی هرگز نرسید. از آن موقع تا به امروز چندین بار به دلیل کمبود بارندگی و کاهش اندوخته های پشت سد زاینده رود جریان این رودخانه در پایین دست قطع گشته است.

قطع آب زاینده رود در اصفهان که زمانی نه چندان دور سبب بهت، حیرت و تأسف همگان شده بود، می رود که به رخدادی عادی تبدیل شود. شاید زمانی دیر نپاید که موضوع خشک شدن زاینده رود، زشتی خود را نیز از دست بدهد و به عنوان رخدادی ادواری شناسانده شود.

چرا زاینده رود خشک شد؟ عامل اصلی این که آب به اصفهان نمی رسد چیست؟ بارندگی؟ آیا عوامل دیگری در این زمینه دخالت نداشته و ندارند؟ مثلاً مدیریت؟ آیا خشک شدن زاینده رود قابل پیش بینی نبود؟ اگر بارندگی یا کمبود آب عامل اصلی خشک شدن زاینده رود است، انتقال آب این رودخانه به حوضه ی مجاور چه توجیهی دارد؟ ایجاد و توسعه مرکز شهری و صنعتی چطور؟ استانی کردن مدیریت آب حوضه ی زاینده رود و دیگر حوضه ی آبی کشور از چه پشتوانه ی علمی و عملی برخوردار است؟ کسانی که مدیریت حوضه های آبی کشور را تکه تکه کردند اکنون در کجای بدنه مدیریتی کشور قرار دارند و چه می کنند؟ سازمان های مسئوول چه می گویند؟ آیا در کشورهای دیگر هم همین شرایط بر منابع آب حکمفرماست؟

خشک شدن زاینده رود چه پیغامدهایی را داشته و خواهد داشت؟ این پیغامدها چقدر و برای چه کسانی اهمیت دارند؟ در شرایط کنونی چه باید کرد؟ پیش از آن که موضوع خشک شدن زاینده رود، زشتی خود را از دست بدهد، چه باید کرد؟ چه کسانی در این زمینه مسئولیت دارند؟ این ها نمونه ای از پرسش هایی است که باید به آن ها پاسخ داده شود.

در این مقاله ضمن اشاره ای کلی به خشکسالی و به بعضی پیغامدهای زیست محیطی آن، راهکارهایی برای کاهش این پیغامدها مطرح گشته است.

کم آبی و خشکسالی

آب شناسان، کشورهایی را دچار کم آبی می دانند که مقدار آب سالانه آن ها به ازای هر نفر حدود 1000 تا 2000 مترمکعب باشد. چنانچه این رقم از 1000 مترمکعب یا 75 گالن در روز برای هر نفر کم تر شد، آن کشور کم آب به شمار می آید. امروزه 26 کشور با جمعیتی حدود 230 میلیون نفر در شمار نواحی کم آب قرار دارند. از میان 14 کشور خاورمیانه 9 کشور با کم آبی روبه رو هستند. این ناحیه، متمرکزترین منطقه ی کم آب دنیاست. جمعیت 6 کشور از این منطقه ظرف 25 سال آینده دو برابر خواهد شد، بنابراین در این کشورها کاهش سریع مقدار عرضه ی منابع آب اجتناب ناپذیر است. کمبود آب، مانعی جدی برای فراوری غذا، توسعه ی اقتصادی و حفاظت نظام های طبیعی است.

خشکسالی یک دوره ی خشکی است که برای مدت طولانی در یک منطقه دوام می یابد و سبب برهم خوردن تعادل هیدرولوژیکی جدی در آن می شود. منشأ اصلی خشکسالی، کمبود بارندگی طی یک مدت زمان نسبتاً طولانی است که معمولاً یک فصل یا بیش تر ادامه می یابد. بنابراین خشکسالی را می توان چنین تعریف کرد: کاهش یا بی نظمی بارندگی در یک منطقه به حدی که جریان عادی رشد، حیات و فراوری محصول و رابطه متوازن بین انسان و محیط را مختل سازد.

خشکسالی پدیده ای است که هر چند سال یکبار در نتیجه ی کاهش مقدار بارندگی در نقاط مختلف دنیا به وقوع می پیوندد. کاهش مقدار بارندگی و افزایش دما در هر یک به تنهایی و یا به یاری هم می توانند موجب خشکسالی شوند. هم اکنون 80 کشور خشک و نیمه خشک واقع در شمال آفریقا، بخش هایی از هند، شمال چین، خاورمیانه، مکزیک، غرب ایالات متحده آمریکا و آسیای میانه با 40 درصد جمعیت دنیا با خشکسالی های دوره ای روبه رو هستند. در ایالات متحده آمریکا دشت های بزرگ واقع در حد فاصل تگزاس تا مونتانا هر سال 35 روز و هر ده سال یک بار بین 75 تا 100 روز خشکسالی دارند. [1]

اثرات خشکسالی

حیات و پویایی اکوسیستم ها بر اساس گردش ماده و انرژی در آن هاست. در میان مواد مورد احتیاج اکوسیستم های طبیعی (جنگل ها، مراتع، رودخانه ها، دریاچه ها) و انسان ساخت (شهرها، روستاها، مزارع) بدون شک آب از صندلی و اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین کمبود آب و یا آلوده شدن آب جاری در هر محیط می تواند ساختار و سلامت کل آن را با دشورای های جدی روبه رو سازد.

با کاهش مقدار آب در یک نظام حیاتی، چنانچه مقدار جمعیت و فعالیت نیز کاهش یابد، شاید اتفاق ناگواری رخ ندهد، اما واقعیت این است که جمعیت فزاینده، هر روز - بلکه هر ساعت - احتیاجمند آب و غذای بیش تر و خدمات بهداشتی بیش تری است. در چنین شرایطی است که مجموعه ی محیط زیست طبیعی و انسانی تحت تأثیر خشکسالی آسیب خواهد دید.

مهم ترین اثرات خشکسالی را می توان به اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی طبقه بندی کرد. این پدیده به ویژه اثرات و پیغامدهای ناگواری برای انسان و مجموعه ی حیات بر روی سیاره زمین دارد. درجریان خشکسالی شدیدی که طی دهه ی 1970 در دنیا رخ داد سالانه به طور میانه 23000 نفر جان خود را از دست دادند و24/4 میلیون نفر دچار خسارت های مختلف گشتند. گروه زیادی از مردم نیز به صورت پناهندگان زیست محیطی ناگزیر از ترک محل زندگی خود شدند. [2]

زاینده رود نیز از جمله اکوسیستم های آبی مهم کشور است که پایین دست آن طی ده سال گذشته چندبار در نتیجه ی کمبود بارندگی، برداشت بی رویه، ضعف مدیریت و یا عوامل دیگر، با کمبود یا قطع جریان آب روبرو شده است. طی این مدت و در چندین نوبت جریان آب در پایین دست زاینده رود - شهرستان های فلاورجان و اصفهان - به کلی قطع گشته است. ضمن این که از آن موقع تا به امروز ادامه ی جریان آب تا تالاب گاوخونی که یکی از آبگیرهای مهم و ثبت شده در کنوانسیون بین المللی حفاظت از تالاب ها موسوم به رامسر است به طور مستمر قطع گشته است. در نتیجه ی قطع جریان آب به گاوخونی، این تالاب به یک نمکزار گسترده تبدیل شده است.

یکی از مهم ترین اثرات خشکسالی اثرات زیست محیطی یا اثرات آن بر محیط زیست است که در این جا به بعضی از مهم ترین اثرات این پدیده بر محیط زیست طبیعی و انسانی اشاره می شود:

اثرات خشکسالی بر محیط زیست طبیعی

آب، مایه ی اصلی حیات و یکی از عوامل اصلی دوام و بقای اکوسیستم هاست که از محل یک درصد آب های شیرین و در دسترس سیاره زمین تأمین می شود. کم شدن و یا آلوده شدن آب در یک منطقه، اثرات و پیغامدهای زیادی می تواند داشته باشد که آنالیز آن ها مستلزم وجود نظام های جمع آوری و پردازش اطلاعات است که متأسفانه در کشور ما وجود ندارد. بنابراین آنالیز در این زمینه عمدتاً اثرات خشکسالی بر محیط زیست طبیعی را به توضیح زیر می توان آنالیز نمود:

1- ساختار زمین

با قوع خشکسالی مقدار برداشت از آب های زیرزمینی شدت می یابد. افزایش ناگهانی برداشت آب های زیرزمینی موجب تغییر ساختاری لایه های زمین و نهایتاً نشست زمین (Land Subsidence) می شود. دشت مهیار و بعلاوه زمین های پیرامون روستای ورزنه در شهرستان گلپایگان طی سال های اخیر دستخوش این تغییر قرار گرفته اند.

2- جنگل ها

جنگل ها به لحاظ این که در معرض آتش سوزی قرار دارند از اکوسیستم های حساس در برابر پدیده خشکسالی هستند. در اواسط تیرماه سال 1378 بخشی از پوشش جنگلی تالاب گاوخونی واقع در منطقه ها کویری استان اصفهان دچار آتش سوزی شد و با توجه به شرایط ویژه تالاب در فصل تابستان که احتمال وجود عامل انسانی را در منطقه ضعیف می سازد، انتساب این آتش سوزی به گرمای بیش از حد هوا چندان دور از واقعیت نیست.

3- مراتع

مراتع نیز از جمله آسیب پذیرترین اکوسیستم های طبیعی در برابر خشکسالی اند. وقوع آتش سوزی می تواند به پوشش گیاهی مراتع آسیب می رساند و مقدار برداشت علوفه را کاهش می دهد. خشکسالی 1378 در 6/6 میلیون هکتار مراتع استان اصفهان باعث کاهش علوفه به مقدار 20 درصد گشت که خسارت های اقتصادی آن بیش از 24 میلیارد ریال برآورد شد. [3] کاهش مقدار آب و علوفه سبب کاهش مقدار فراوری فراورده های دامی می شود.

4- منابع آب

کاهش شدید مقدار آب در رودخانه ها، تالاب ها و دریاچه ها موجب افت سطح ایستایی، خشک شدن قنات ها و چشمه ها گشت که این رخدادها پیش از آن که پوشش گیاهی و زندگی انسان را تحت تأثیر قرار دهد موجب محدود شدن شرایط زیستی و حتی مرگ و میر آبزیان می شود. اثرات کاهش شدید مقدار آب در این منابع به ویژه با تخلیه ی انواع پساب های خانگی، کشاورزی و صنعتی تشدید می شود.

موضوع مرگ و میر آبزیان، یکی از دشواری های زیست محیطی است که در فصل های کم آبی در پایین دست زاینده رود یعنی از سد تنظیمی آبشار در اصفهان تا تالاب گاوخونی بروز می نماید.

با وقوع خشکسالی های اخیر نیز جریان آب به تالاب گاوخونی کاملاً قطع گشته به طوری که سطح تالاب کلاً از نمک پوشیده و عاری از هر گونه نشانه های حیاتی شده است. ادامه ی این شرایط بدون شک فرایند بیابانی شدن منطقه را تسریع خواهد کرد.

5- حیات وحش

زندگی جانواران وحشی (به عنوان بخش مهمی از اجزای تشکیل دهنده اکوسیستم ها) نیز به وجود آب و دیگر عوامل اقلیمی وابسته است. بعضی جانوران وحشی مانند پرندگان می توانند به وسیله مهاجرت و یا تغییر در رفتار حیاتی خود، خود را از زیان های ناشی از کم آبی دور سازند اما آبزیان، خزندگان، حشرات و چرندگان محکوم به تحمل شرایط سخت محیط خود هستند.

در پی وقوع خشکسالی 1988 در حوضه ی زاینده رود می سی سی پی در ایالات متحده و تشدید اثرات آلودگی آب نه تنها تعداد ماهیان و مرغابیان به کم ترین حد خود در قرن حاضر رسید، بلکه اثرات این پدیده بر روی فراوری مثل جمعیت مرغابیان در آمریکای شاقتصادی نیز آشکار شد. اردک ها به دلیل خشک شدن بیش از یک میلیون آبگیر طبیعی برای جوجه آوری ناگزیر از مهاجرت به سایر منطقه ها شدند. در این سال تعداد اردک های ایالات متحده 66 میلیون قطعه برآورد شد که این رقم 8 میلیون کم تر از سال قبل (1987) و دو برابر کم تر از تعدادی بود که تا به امروز ثبت شده بود. [4]

در کشور ما، مطالعات مربوط به حیات وحش تقریباً منحصر به منطقه ها حفاظت شده است که درصد کمی از مساحت کشور را پوشش می دهد. در این منطقه ها با توجه به اقداماتی که در جهت تأمین امنیت، علوفه و آب مورد احتیاج حیات وحش به عمل می آید اثرات کم آبی تقریباً تعدیل می شود. با وجود این، با وقوع خشکسالی و کم شدن آب چشمه ها، کاهش پوشش گیاهی، کاهش مقدار تخمگذاری پرندگان، افزایش مقدار تلفات در جوجه ها و حتی مهاجرت حیات وحش در منطقه ها حفاظت شده ی استان اصفهان مشاهده و گزارش شده است. [5]

با تغییراتی که طی سال های اخیر در محدوده شهر اصفهان و در بستر رودخانه زاینده رود به وجود آمد، این رودخانه نیز به صورت طبیعی به زیستگاه زمستانی پرندگان تبدیل شد که در راستا مهاجرت خود به سرزمین های گرم، مدتی را در این رودخانه بسر می بردند. با احداث بندهای سنگی در این محدوده و ایجاد آبگیرهای گسترده، شرایط برای اجتماع پرندگان وحشی در فصل های دیگر نیز در این بخش از رودخانه ی زاینده رود مساعد گشت. خشک شدن زاینده رود قطعاً زندگی پرندگانی را که این رودخانه را برای زیستن انتخاب نموده بودند به مخاطره انداخته است.

6- آفات

با تغییر در گردش آب در طبیعت، حتی زندگی انواع حشرات و آفات نیز دستخوش تغییر می شود. با پیدایش یک آبگیر نو در یک منطقه، زیستگاهی تازه ای برای انواع موجودات زنده به وجود می آید. به همین ترتیب خشک شدن آبگیرهای موجود نیز می تواند زندگی پرندگان و حشرات را محدود کند و بعلاوه زمینه را برای بروز بعضی موجودات ریز و آفات مساعد نماید.

اثرات خشکسال بر محیط زیست انسانی

1-کشاورزی

بسیاری از اثرات خشکسالی در بخش کشاورزی و فعالیت های وابسته به آن صورت می گیرد. در واقع خشکسالی سبب کاهش کیفیت محیط زیست می شود و عاملی برای بعضی پیغامدهای اجتماعی شامل درگیری بین استفاده کنندگان از آب، کاهش کیفیت زندگی و مسأله ی مهاجرت از روستا به شهر و مهاجرت از کشور است. گاهی این خطر جدی تا چندین نسل بعد نیز باقی خواهد ماند.

در کشور ما و استان اصفهان 90 درصد آب های موجود، در بخش کشاورزی به مصرف می رسد. به همین سبب با کاهش مقدار آب و وقوع خشکسالی، بیش ترین آسیب متوجه این بخش از فعالیت های اقتصادی می شود. کاهش مقدار محصول، هجوم آفت ها و تشدید اثرات استفاده از آفت کش ها از مهم ترین و شناخته شده ترین اثرات خشکسالی بر بخش کشاورزی به شمار می آیند.

در نتیجه ی وقوع خشکسالی در حوضه ی می سی سی پی در سال 1988 مقدار برداشت ذرت و سویا به ترتیب 30 و 35 درصد کاهش یافت. [6] خشکسالی سال های پایانی دهه ی 1370 در کشور ما نیز موجب کاهش 6 میلیون تن فرآورده های کشاورزی به ارزش 800 میلیارد تومان گشت. [7]

قطع آب زاینده رود از یک سو سبب افت سطح ایستایی در منطقه می شود و از سوی دیگر احتیاج کشاورزان به آب سبب برداشت بیش از حد از این منابع خواهد شد. بدین ترتیب هزینه ی برداشت آب از منابع زیرزمینی هزینه هایی را بر کشاورزان تحمیل خواهد کرد. پساب های کشاورزی آلوده به ترکیب های شیمیایی که پیش از این و در شرایط ترسالی به وسیله تخلیه در رودخانه و یا زمین های اشباع از آب تخلیه و تا حدی پالایش می شد در شرایط خشکسالی این پساب به وسیله تخلیه در زمین های خشک و یا بستر بدون آب رودخانه سبب آلودگی آن ها خواهد شد.

با وجود این که بخش زیادی از منابع آب موجود در بخش کشاورزی به مصرف می رسد و این بخش از فعالیت های انسانی آسیب پذیری زیادی در برابر خشکسالی دارد، به دلیل گستردگی عرصه های کشت و رجحان تعداد بهره برداران از منابع آب، اثرات خشکسالی در این مورد متأسفانه بازتاب چندانی نمی یابد.

خسارت های ناشی از خشکسالی های اخیر بر بخش کشاورزی در اصفهان بالغ بر میلیاردها تومان برآورد گشته است. هر چند ماهیت کار کشاورزی به گونه ای است که همه خسارت های وارد شده بر آن در حال حاضر و به طور دقیق ممکن نیست.

2- شهرها

شهرها، محل تمرکز جوامع انسانی و کانون قدرت و تصمیم گیری درباره ی دیگر منطقه ها است از این رو تأمین آب مراکز شهری از اهداف بسیار مهم دولت هاست. در همه ی کشورها سرمایه های زیادی صرف می شود تا آب مورد احتیاج شهرها از فاصله های دور و گاهی به بهای تهی سازی منابع آب سایر منطقه ها، تأمین شود. از همین روست که بوم شناسان نظر خوشی به اکوسیستم های شهری ندارند.

در کشور ما حدود 5 درصد از آب های موجود به مصرف شهرها می رسد، اما به سبب وابستگی شدید این مراکز زیستی به آب، از بروز اثرات خشکسالی بر آن ها جلوگیری می شود.

کمبود آب در شهرها به دلیل وجود انواع فاضلاب ها و نیز محدود شدن شرایط بهداشتی، اثرات ناگواری بر سلامت شهرنشینیان دارد. آب مورد احتیاج شهر نیویورک از 700 کیلومتر دورتر تأمین می شود. گفته شده که 6 ساعت قطع آب در این شهر اثرات مستقیمی بر بهداشت و حتی افزایش مرگ و میر انسانی خواهد داشت.[8]

در حوضه ی زاینده رود افزون بر شهر اصفهان با بیش از 1/6 میلیون نفر جمعیت شهرها و روستاهای متعدد دیگری نیز وجود دارد که تأمین آب مورد احتیاج آن ها در اولویت واقع شده است. از این رو کوشش مدیران و تصمیم گیران در شرایط کم آبی یا خشکسالی بر تأمین آب این مراکز مسکونی است.

مصرف آب در مراکز شهری یعنی فراوری فاضلاب. فاضلاب های شهری چنانچه به روش های پیشرفته و تحت کنترل مورد تصفیه قرار گیرند، می توانند بارها استفاده شوند، مراکز شهری موجود در حوضه ی زاینده رود یا فاقد تصفیه خانه فاضلاب اند یا تصفیه خانه آن ها در حال ساخت است. از میان شهرهایی هم که دارای تصفیه خانه فاضلاب هستند تعداد تصفیه خانه هایی که عملکرد درست داشته و پساب تصفیه شده آن ها از هر نظر سالم و قابل استفاده باشد انگشت شمارند. در انگلستان فرایند تصفیه ی فاضلاب های انسانی برای آشامیدن با وضع معیارهای سخت گیرانه تر برای آن به گونه ای است که یک آب آشامیدنی را هفت بار می توان بدین منظور مصرف نمود.

خشک شدن زاینده رود در سال 1388 سبب قطع جریان مستقیم و غیرمستقیم آب به ده ها روستا در منطقه اصفهان و آبرسانی به آن ها به وسیله تانکر گشت.

3- فضای سبز شهری

هر سال هزینه های زیادی صرف ایجاد و توسعه فضای سبز در شهرها می شود. ماهیت پوشش گیاهی موجود در فضاهای سبز شهری به گونه ای است که وابستگی شدیدی به آب و مراقبت های روزانه دارند. با محدود شدن منابع آب، فضای سبز شهری نیز تحت تأثیر قرار گرفته و خسارت های زیادی را همراه خواهد داشت.

در شهر اصفهان کمی بیش از 3100 هکتار فضای سبز شهری با 7/3 میلیون اصله درخت وجود دارد. آب مورد احتیاج برای آبیاری و نگهداری این فضا بین 60 تا 73 میلیون مترمکعب در سال برآورد گشته است. با قطع آب زاینده رود در سال 1388 در اصفهان مقدار آب موجود برای نگهداری فضای سبز شهری به نصف تقلیل یافت که پیغامدهای آن به صورت ایجاد آفات و بعلاوه خشک شدن درختان و چمن ها گزارش شده است.[9]

4- بهداشت

رعایت اصول بهداشتی مستلزم وجود آب کافی و سالم است که با صرف هزینه های زیاد باید از منابع سطحی یا زیرزمینی برداشت شود و پس از تصفیه به مصرف برسد. وقوع خشکسالی اثرات جدی بر تأمین به موقع آب مراکز سکونتی دارد. این موضوع به ویژه در کشور ما که سرانه مصرف آب در آن بیش تر از میانگین دنیای است اهمیت بیش تری دارد.

عدم دسترسی به آب پاک در شهرها و روستاها می تواند زمینه ساز شیوع بیماری های مسری شود و سلامت مردم را به خطر اندازد.

5- چشم اندازها

وجود آب در یک منطقه به ویژه منطقه ها خشک علاوه بر تمام اهمیتی که در تأمین احتیاجهای اصلی انسان دارد از نظر زیباشناختی نیز اهمیت دارد. تماشای چشم اندازهایی که با وجود نهرها، رودخانه ها و دریاچه ها در طبیعت ایجاد شده است و گذراندن ساعاتی از اوقات فراغت در کنار آن ها آرامش روحی به انسان می دهد. خشک شدن هر یک از این منابع می تواند اثرات روان شناختی داشته باشد و تماشای آن ها می تواند سبب افسردگی شود. این موضوعی است که طی سال های اخیر و در نتیجه خشک شدن بستر زاینده رود در شهر اصفهان بارها بدان اشاره شده است.

6-صنایع

مراکز صنعتی تقریباً یک درصد از منابع آب موجود را به مصرف می رسانند، ولی به سبب وابستگی شدید به آب و نقش مهمی که این مراکز در اقتصاد جوامع در حال توسعه و پیشرفته دارند آب مورد احتیاج آنان به هر قیمتی - حتی با قطع آب کشاورزی - معمولاً از اثرات و خطرهای خشکسالی به دور نگاه داشته می شوند. کمبود آب در صنایع نیز علاوه بر کاهش مقدار فراوری به لحاظ وجود فاضلاب های انسانی و صنعتی می تواند مخاطره آمیز باشد.

حوضه ی زاینده رود از جمله منطقه های است که علاوه بر مراکز شهری و روستایی متعدد، صنایع و کارگاه های زیادی نیز در آن فعالیت دارند. هم اکنون فاضلاب فراوریی بسیاری از کارگاه های میانه کوچک در چاه های جاذب و یا (به وسیله تانکرهای مخصوص) در زمین های کشاورزی یا بایر منطقه تخلیه می شود. تخلیه این فاضلاب ها در منابع آب و خاک در شرایط خشکسالی، اثرات آلایندگی آن ها را تشدید می نماید.

چه باید کرد؟

در سطح دنیای

رویارویی با پدیده ی خشکسالی، از جمله موضوع های مهمی بود که در سال 1992 در کنفرانس دنیای توسعه و محیط زیست در کشور برزیل مطرح گشت. یکی از اسناد این اجلاس به نام دستورکار 21 (AGENDA 21) با اشاره به اثرات بیابان زدایی که خشکی های زمین را تهدید می نماید از دولت ها خواست علاوه بر ایجاد یا تقویت نظام های ملی برای جمع آوری اطلاعات و آنالیز اثرات اجتماعی و اقتصادی خشکسالی و بیابان زدایی راهکارهایی به توضیح زیر را نیز مورد توجه قرار دهند.[10]

1- به کارگیری سیاست های کاربردی پایدار زمین.

2- اعمال مدیریت پایدار بر منابع آب موجود.

3- سازگار نمودن فعالیت های کشاورزی با محیط زیست.

4- استفاده از فن آوری پاک (با آلودگی کمتر).

5- حفاظت از جنگل های موجود و ایجاد جنگل های مقاوم در برابر خشکسالی.

6- تلفیق فعالیت های پژوهشی با دانش بومی مربوط به جنگل ها و پوشش گیاهی طبیعی.

در سطح ملی

با توجه به وقوع پدیده خشکسالی در چندین استان سازمان حفاظت محیط زیست اقدام به تهیه راهبرد پیشگیری و مقابله با خشکسالی در بخش محیط زیست انسانی نمود.

براساس این راهبرد:

1-کلیه ی فعالیت های کشاورزی، خدماتی و شهری مستقلاً یا به طور مجتمع باید دارای سیستم تصفیه ی فاضلاب مناسب باشند تا مقدار ورودی آلاینده ها به منابع آبی به حداقل برسد.

2- استفاده از کود و سموم شیمیایی به حداقل ممکن برسد و در مواردی که زه آب های کشاورزی مستقیماً به منابع آبی که مصرف شرب دارند وارد می شود، یا از کود و سموم شیمیایی استفاده نشود و یا به وسیله روش های تصفیه ی مناسب، مقدار ورودی آلاینده ها به این گونه منابع آبی در حد استانداردهای مورد عمل سازمان حفاظت محیط زیست باشد.

3- بازیافت (بازچرخانی) آب، روشی مناسب برای کاهش احتیاج و مصرف آب است و از آلودگی منابع آب به طور محسوسی جلوگیری خواهد کرد. در این راستا اقدامات زیر لازم است اجرا شود:

الف) کلیه ی واحد های صنعتی که مکان بازیابی آب مصرفی را دارند باید در کوتاه ترین مدت به حداکثر بازیابی قابل قبول برسند.

ب) فاضلاب های شهری و خانگی پس از جمع آوری و تصفیه باید به مصرف توسعه ی فضای سبز برسد و از مصرف منابع اولیه ی آب برای این گونه فعالیت ها تا حد امکان جلوگیری شود.

4- پایش زیست محیطی محیط های آبی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و رودخانه کشور احتیاج شدید به کنترل و نظارت کمی و کیفی دارند. این نظارت به وسیله تحقیقات زیست محیطی مورد احتیاج مانند معین درجه ی خودپالایی رودخانه ها و بعلاوه معین مقدار ورودی و خروجی آب به اکوسیستم های آبی (تالاب ها) میسر خواهد بود. در این زمینه به تناسب شرایط خاص این گونه منابع آبی، واحدهای استانی باید از امکانات علمی و اقتصادی مناسب برخوردار گردند.

5- کلیه ی طرح هایی که به نحوی در رژیم طبیعی آب های سطحی و زیرزمینی یا تالاب ها تأثیر قابل توجهی می گذارند باید نسبت به ارزیابی زیست محیطی اقدام کنند و گزارش آن را به تأیید سازمان (حفاظت محیط زیست) برسانند.

در حوضه ی زاینده رود؟

زاینده رود اگر چه از یک منطقه ی سرد و کوهستانی سرچشمه می گیرد، بخش قابل توجهی از راستا آن در سرزمین های خشک واقع شده است و در نهایت به تالاب گاوخونی واقع در یک منطقه ی خشک و کویری منتهی می شود. شهرها و روستاها و مزارعی که در کرانه های این رودخانه ایجاد گشته و توسعه یافته اند وجودشان بستگی به آب زاینده رود دارد. به عبارت بهتر، پویایی و حیات در دره ی زاینده رود شدیداً وابسته به این جریان آبی است. این موضوع طی سال های اخیر و با انتقال آب این رودخانه به حوضه های مجاور (کرمان، نایین، کاشان) اهمیت بیشتری یافته است. از این رو مدیریت و حفاظت این رودخانه در برابر پدیده های طبیعی (خشکسالی) و انسانی حائز اهمیت فراوان است. بدین سبب طی سال های اخیر اقدامات جسته و گریخته ای در این راستا اجرا شده که با توجه به تکرار پیغامدهای ناشی از خشکسالی در این حوضه، ظاهراً نتیجه چندانی نداشته و احتیاجمند توجه بیش تری است.

یکی از اقدامات مهمی که طی این سال ها برای حفاظت زاینده رود به عمل آمده تشکیل نهادی دولتی با عنوان شورای حفاظت کیفی رودخانه ی زاینده رود در سال 1384 است. این شورا، زمانی موجودیت یافت که حوضه ی زاینده رود که در دو استان چهارمحال و بختیاری و اصفهان واقع شده است به صورت حوضه ای مدیریت می شد و اعضای آن عبارت بودند از: استانداران، معاونان عمرانی استانداری ها، مدیران کل حفاظت محیط زیست، رؤسای سازمان های مدیریت و برنامه ریزی، مدیرعامل آب منطقه ای، رؤسای سازمان های جهاد کشاورزی، رؤسای سازمان های صنایع و معادن، مدیران عامل شرکت های آب و فاضلاب و رؤسای سازمان های گردشگری و میراث فرهنگی استان های مذکور.

عمده ترین وظایف این شورا نیز شامل موارد زیر بود:

- هماهنگی در تنظیم ضوابط حریم زیست محیطی رودخانه با توجه به حفظ رودخانه ی زاینده رود.

- هماهنگی در تنظیم سیاست و پیگیری اعمال مقررات انظباطی جهت جلوگیری از آلودگی رودخانه به ویژه در مورد نحوه ی تخلیه ی پساب های کشاورزی، صنعتی، شهری و انطباق آن با استانداردهای ملی.

- نظارت عالیه بر ارزیابی زیست محیطی طرح های توسعه ای در حوضه ی زاینده رود و پیگیری اعمال ضوابط زیست محیطی بر آن ها.

- ترتیب تشکیل جلسات تصمیم گیری، برنامه ریزی و اقدامات مرتبط با انجام وظایف یاد شده.

مصوبات شورای حفاظت کیفی رودخانه ی زاینده رود با رعایت چارچوب وظایف قانونی و مصوب دستگاه های اجرایی تدوین می شود که پس از تأیید سازمان حفاظت محیط زیست برای کلیه ی واحدهای دولتی و غیردولتی استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری لازم الاجراست.

پس از تصویب و اجرای قانون استقلال امور آب استان ها نیز تشکیل کارگروهی با عنوان ساماندهی منابع آب زاینده رود پیش بینی شده است. اهداف این کارگروه عبارت اند از:

1- استفاده ی بهینه از منابع آب حوضه ی زاینده رود در شرایط خشکسالی.

2- مدیرت و تقاضا و مصرف آب با هدف توزیع عادلانه ی آب و رضایت کلیه ی ذینفعان.

3- اولویت بندی مصارف شرب و صنعت در مواقع خشکسالی.

4- پایش و کنترل برداشت ها از رودخانه ی زاینده رود با پیاده سازی سامانه ی سنجش جریان آب به وسیله شرکت های آب منطقه ای اصفهان و چهارمحال و بختیاری.

5- شناسایی کلیه ی آب بران و معین تکلیف آب بران غیرمجاز.

وقوع خشکسالی در حوضه ی زاینده رود و خشک شدن بستر این رودخانه در اصفهان، پدیده ای بود که پیش از آن، تشکل های زیست محیطی مردم نهاد را متأثر ساخته بود. این تشکل ها در سال 1382 روز 18 مهر را با نام روز نکوداشت زاینده رود نامگذاری کردند و با برپایی مراسمی در این روز و در ساحل این رودخانه خشک، بیانیه ای را در جهت حفاظت کمی و کیفی از شاهرگ حیاتی اصفهان صادر و منتشر نمودند. این بیانیه شامل موارد زیر بود:

1- زاینده رود به عنوان یک اکوسیستم طبیعی و شریان حیاتی منطقه که حیات آن به واسطه ی دخالت های نابه جا تهدید می شود احتیاجمند توجه جدی همگان به ویژه مسئوولان، برنامه ریزان و تصمیم گیران در سطوح مختلف (ملی و منطقه ای) است.

2- اجرای پروژه های بزرگ آلاینده و با احتیاج آب بالا در حوضه زاینده رود و منطقه ها وابسته به آن مردود است.

3- انتقال آب زاینده رود به حوضه های مجاور (به ویژه برای مقاصد غیرشرب) یک اقدام صرفاً سیاسی و ضد قوانین حاکم بر نظام طبیعت و محکوم است.

4- هر گونه دخل و تصرف و یا برداشت از بستر و حریم زاینده رود در صورت انجام مطالعات دقیق و جامع مبتنی بر توان طبیعی محل مجاز است.

5- واحدهای صنعتی مستقر در حوضه ی زاینده رود باید از تخلیه ی فاضلاب و پساب های خود به این شریان حیاتی خودداری کنند و سازمان های مربوطه از جمله محیط زیست در این زمینه نظارت بیش تری را اعمال کنند.

6- شرکت آب و فاضلاب استان اصفهان به منظور جلوگیری از آلودگی بیش تر زاینده رود در احداث شبکه های جمع آوری و تصفیه ی فاضلاب شهرها و روستاهای واقع در این حوضه تسریع نماید.

7- ساخت و ساز بی رویه ی سودجویانه در سواحل زاینده رود نظیر آنچه در اصفهان، باغبادران و دیگر شهرها و روستاهای ساحلی انجام گشته و یا در حال اجرا است باید متوقف شود.

8- کلیه ی فعالیت های کشاورزی منطقه باید به سمت کشاورزی پایدار از قبیل استفاده بهتر از آب و خاک، انتخاب الگوهای کشت مناسب و کاهش مصرف ترکیبات شیمیایی راهنمایی شود.

9- به منظور حفظ منابع طبیعی (آب، خاک و پوشش گیاهی) و یاری به پایداری معیشت ساکنان بالادست زاینده رود، انجام عملیات آبخیزداری و مرتع داری در حوضه ی آبخیز لازم است.

10- سازمان آب منطقه ای باید در راستای تغییر نقش خود از یک سازمان توزیع کننده ی آب به یک سازمان مدیریت کننده ی منابع آب منطقه - به مفهوم واقعی آن - مورد توجه قرار گیرد.

11- حفاظت زاینده رود احتیاجمند اعمال مدیریت منسجم و جامع ناظر بر کلیه ی فعالیت ها در کل حوضه می باشد.

کلام آخر

در کشور ما اطلاعات مربوط به اثرات خشکسالی بر محیط زیست بسیار پراکنده و ناقص است. حتی می توان گفت هیچ گونه برنامه ای برای مطالعه و ثبت این اطلاعات وجود ندارد. حال آن که اطلاعات درست و دقیق از اثرات این پدیده می تواند شدت آسیب های وارده بر محیط زیست را به هنگام وقوع خشکسالی آینده کاهش دهد.

با عنایت به آنچه گذشت و با توجه به موقعیت کشور ما که در کمربند خشک دنیا واقع شده است اجرای هر یک از راهکارهای فوق می تواند در کاهش اثرات کم آبی مؤثر واقع شود. البته درباره ی خشکسالی، نکات و واقعیت هایی نیز وجود دارد که توجه به آن ها بی فایده نیست:

1- خشکسالی؛ یکی از ویژگی های طبیعی سرزمین های خشک است، نه بلای آن.

2- آنچه خشکسالی را به فاجعه یا بحران تبدیل می نماید، نبود باران نیست، نادانی است.

3- فقر مدیریتی بیش تر از فقر اقلیمی می تواند وخامت خشکسالی را افزایش دهد.

4- رجحان دادن به مدیریت ریسک نیست به مدیریت بحران، مهم ترین عامل مهارکننده خشکسالی است.

5- آنچه از خطر خشکسالی می کاهد، چیدمان توسعه براساس شرایط بوم شناختی سرزمین است.

6- خشکسالی تهدیدی است که می تواند به فرصت تبدیل شود، اگر همیشه به یاد داشته باشیم که ما در سرزمینی خشک و کم آب زندگی می کنیم.

7- در دنیا امروز وجود یا عدم وجود خشکسالی دلیلی بر ثروتمند بودن یا فقر کشورهای متأثر از آن به شمار نمی رود.

8- برای غلبه بر خشکسالی باید به پیش گیری بها داد نه به درمان، باید مدیریت غیرسازه ای را اولویت داد نه مدیریت سازه ای را.

9- هر چه مقدار وابستگی معیشتی به سرزمین کاهش باید، آسیب پذیری زندگی از پدیده خشکسالی نیز کم تر خواهد شد.

10- در سرزمینی که پدیده خشکسالی در آن تکرار می شود، برای هر قطره آب باید برنامه و مدیریت وجود داشته باشد.

11- حرکت در راستای بهره برداری از انرژی های نو، طلیعه ی تبدیل تهدید خشکسالی به فرصت است.

12- آنچه تمدن ها را در طول تاریخ به زوال کشانده است، خشکسالی نیست؛ بلکه آزمندی و نادانی مردمانی است که بر آن تمدن ها حکومت می کردند.

13- به گفته ی فرانسیس بیکن، برترین راه فرمانروایی بر طبیعت، پیروی از قوانین حاکم بر آن است.

14- هر چه خسارت های ناشی از وقوع خشکسالی در یک کشور بیش تر باشد، نشان دهنده ی کم رنگ بودن آموزه های آمایش سرزمین در آن کشور است.

15- خشکسالی برای کشوری که کاربری زمین در آن بر پایه ی آمایش سرزمین سامان نیافته، البته یک کابوس جان فرساست.

16- خطر مدیرانی که برای درمان خشکسالی چشم به آسمان دارند؛ بیش تر از خود خشکسالی است.

پی نوشت

1- کارشناس ارشد محیط زیست، عضو جمعیت پیغام سبز

منابع

[1] G. T.Miiler, Environmental Sciences, Wodsworth Pub., Belmont 1991, Calirfornia.

[2] Idem.

[3] مدیر کل منابع طبیعی استان اصفهان، روزنامه ی همشهری، ویژه نامه ی استان اصفهان، 12 مرداد 1378.

[4] Oliver S., Owen & Daniel D. Chairs, Natural Resources Conservation, Asimon & Schuster Co., 1995, New Jersey.

[5] اداره ی کل حفاظت محیط زیست استان اصفهان.

[6] Oliver S., Owen & Daniel D. Chairs, op cit.

[7] وزیر کشاورزی، روزنامه ی اطلاعات شماره 21722، 22 شهریور 1378.

[8] I.G.Simmon, The Ecology of Natural Resources, Edward Arnold Pub., 1982.

[9] سرپرست سازمان پارک ها و فضای سبز شهرداری اصفهان، 1388.

[10] UN. Press, Summary of AGENDA 21, Department of Public Information, New York.

منبع:ماهنامه فنی - تخصصی دانش نما 175 - 174

منبع: راسخون
انتشار: 3 آذر 1400 بروزرسانی: 3 آذر 1400 گردآورنده: andishemag.ir شناسه مطلب: 1901

به "اثرات زیست محیطی خشکسالی بر زاینده رود" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "اثرات زیست محیطی خشکسالی بر زاینده رود"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید